فصل یاس آمد و رفت
فصل نار است و انار
باغبانِ گل یاس، روی در پرده کشید
سهم من را از یاس، از نظرگه برچید.
سهم من از گل یاس، حسرت یک نظر است
حسرت یک دَم خوش. یک نفس تا ته اعماق وجود.
دانه های دل من مانندِ،
دانه های دلِ این خونجگر است.
دانه های دل من، دست خواهش به تمنای تو رحمان دارد.
دانه های دل من گشت هویدا و خبر آورده،
از تَرَک بر دل من.
چون ترک بر دلِ پرآب انار.
دانه های دل من خبر از حال و هوایم دارند
و تو . . .
بی خبر از دل من